English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9021 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
it is beyond my strength U زورمن به ان نمیرسد
it is too much for my strength U زورمن به ان نمیرسد
he is a stranger to me U او اشنا بنظرم نمیرسد
cheating does not prosper U دغلی بجایی نمیرسد
nothing venture nothing have U ادم کم دل بجایی نمیرسد
i am at my wit's end U دیگر عقلم به جایی نمیرسد
I just can't think of anything. U هیچ چیز به فکرم نمیرسد.
where no human foot can tread جایی که پای ادمیزاد بدان نمیرسد.
mongoose or mun U که مارهای زهردارمی کشد و بخودش اسیبی نمیرسد
hung start U شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
estate by curtesy U در CLقسمتی از اموال زوجه است که پس از فوتش به طریق عمری به زوج به زوج منتقل میشود لیکن به وارث وی نمیرسد
punch line U لب مطلب
topics U مطلب
labeling U مطلب
labelled U مطلب
thought U سر مطلب
thoughts U سر مطلب
punch-line U لب مطلب
afair U مطلب
punch-lines U لب مطلب
topic U مطلب
label U مطلب
subjects U مطلب
criteria U مطلب
subjecting U مطلب
theme U مطلب
subjected U مطلب
themes U مطلب
subject U مطلب
labels U مطلب
subject matter U مطلب موضوع
subject U مطلب زیرموضوع
issues U صدور مطلب
root of the matter U اصل مطلب
principals U مطلب مهم
subjected U مطلب زیرموضوع
subjecting U مطلب زیرموضوع
label alignment U هم ترازی مطلب
label prefix U پیشوند مطلب
subjects U مطلب زیرموضوع
issued U صدور مطلب
issue U صدور مطلب
press release U مطلب مطبوعاتی
principal U مطلب مهم
gist U مطلب عمده
clipped speech U حذف مطلب
enjambment U ادامهء مطلب
matters U مطلب چیز
the salient point <idiom> U اصل مطلب
the point [of the matter] U اصل مطلب
mattering U مطلب چیز
mattered U مطلب چیز
matter U مطلب چیز
precis U چکیده مطلب
press releases U مطلب مطبوعاتی
pettiness U کوچکی
smallness U کوچکی
littleness U کوچکی
exiguity U کوچکی
tininess U کوچکی
Lets get to the point. U بپردازیم به اصل مطلب
to overleap oneself U از مطلب پرت شدن
comprehension test U ازمون فهم مطلب
hit the bull's-eye <idiom> U به اصل مطلب رسیدن
lowdown <idiom> U لپ مطلب ،حقیقت موضوع
under pledge of secrecy U با قول کتمان مطلب
Lets pass on (proceed) to the main issue. U برویم سر مطلب اصلی
hugger mugger U تنهایی مطلب محرمانه
repeating label U برچسب یا مطلب مکرر
there was no secrecy about it مطلب پوشیده ای نبود
that is not the case U مطلب چنین نیست
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
round about U دور سر گرداندن مطلب
the matter is perplexed U مطلب پیچیده است
The crux of the matter . The quintessence. U جان کلام ( مطلب )
emigration U درون کوچکی
the matter was kept private U مطلب را پوشیده نگاه داشتند
To wonder from the main topic. U از مطلب اصلی دور افتادن
point of the agenda U اصل مطلب فهرست برنامه
overtype mode U حالت تایپ روی مطلب
contraposition U قلب مطلب بطریق منفی
typeover mode U حالت تایپ روی مطلب
you must have know this U حتما` این مطلب را شمامیدانستید
for brevity's sake U از بهر کوتاه کردن مطلب
circumgyration U دورزدن درسخن دورسرگرداندن مطلب
item of the agenda U اصل مطلب فهرست برنامه
the matter itself [the situation itself ] [ the thing itself] U این مطلب بخودی خود
the point is U اصل مطلب این است
to go into the matter U به این مطلب رسیدگی کردن
overlaying U بخش کوچکی از برنامه
overlays U بخش کوچکی از برنامه
microcephalia U سر کوچکی جمجمه کوچک
detailing U بخش کوچکی از یک شرح
detail U بخش کوچکی از یک شرح
epsilon U مقدار کوچکی از هر چیز
overlay U بخش کوچکی از برنامه
(not a) ghost of a chance <idiom> U حتی یک شانس کوچکی
you must know this U شما باید این مطلب را بدانید
the face remains U مطلب همانست که هست فرق نمیکند
puniness U تازه کاری جوانی کوچکی
he has a small p in shimran U او ملک کوچکی درشمیران دارد
card U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
cards U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
lobular U شبیه قطعه کوچکی از چیزی
dolly U چرخ کوچکی شبیه قرقره
dollies U چرخ کوچکی شبیه قرقره
plate proof U نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
We shall look into the matter in due ( good ) time . U درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
to get down to the nitty-gritty [to get down to brass tacks] <idiom> U فوری به اصل مطلب رسیدن [اصطلاح روزمره]
slurs U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurring U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurred U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slur U لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
vestry U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
kit or kit violon U ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
vestries U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
I wI'll not comment on this issue. U درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
paragraphist U کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
leprechaun U جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
salami technique U سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
copsewood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
coppice wood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
catastasis U بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
May be I can interest you in this issue . U شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
he rode me off on a side issue U نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
superscript U ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
credit union U موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
vacuole U گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
fescue U چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد
bronchial tubes U برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
gablet U [سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند] [معماری]
altar-niche U [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
undergrowth U بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
ligule U زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
swagger cane U عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
vanity boxŠcaseŠor bag U قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
rockoon U پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
lanternpinion U چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
kilderkin U چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
pinned U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pin U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pinning U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
junctions U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
junction U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
epicanthus U لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
handcar U چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
sachets U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
sachet U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
etna U فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
anlage U اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
punch U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
packs U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
erase U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erased U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
loader U بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
erases U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
pack U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
punches U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
erasing U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
foot block قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
middle ear U حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
microspacing U خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
platelet U صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
control rocket U راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
jetevator U فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
tracking symbol U علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
bed groins U بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
cookie U فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
cookies U فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
palinode U قطعه شعر یا سرودی که مطلب شعر یا سرود قبلی راانکار کند
what matters is that ... U اصل مطلب [چیزی که مهم است] این است که ...
learning curve U منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ghettoes U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
Recent search history Forum search
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
1offshoring
2چشمتون روشن چي ميشه
2کلمه با جمله چه فرقی دارد
0مطلب درباره ی گیاه تورنسل
0مطلب درباره ی گیاه تورنسل
0مطلب درباره ی گیاه تورنسل
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com